شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

ساعت ویکتوریا

غزل صداقت

+ [وبلاگ] خواب و بيدار
هايدي
1:24 صبح
هايدي
چقدر احساس توش بود@};- کي بود يعني؟
+ هيچوقت فکر نميکردم از رفتن آقاي رئييسي اينهمه ناراحت بشم اينهمه گريه کنم خدايا بما صبر بده خديا جاشونو پر کن
جاي هيچ کس هيچوقت قابل پر کردن و جا سازي ساير به جاي واحد نخواهد بود همه ما مرام و خصوصياتي داريم مختص به متکلم وحده يعني هرکس با استعدادها و مرام ها و باورهايي متولد مي‌شود پرورش مي يابد و به وقت نياز به کار گرفته مي‌شوند مثل شهيد سردار سليماني و شهيد رئيسي اينجا بدترين آدمها هم خصوصياتي دارند که شايد احسن الخالقين هم قادر به جبران و جايگزيني آن فرد نمي‌شود
چه برسد به اينکه جواهراتي و عجيبه هايي چون شهيدان بزرگواري که بيان داشتم من هم به عنوان احمق ترين و بدون کوچکترين حسنات هم شايد خصوصياتي و پتانسيلهايي در من طول عمرم به جريان افتاده باشد که روزي بيعتم ارزش يابد و براي مرام بيعتمداري و خلوص سربازي خود به درد مولي و عشق دنيا و آخرت ام بخورم
بعدی همه 54 نظر قبلی
گريه ت بند اومد؟
همابانو
:'( :'(
+ هيچيم و هيچکس نخرد هيچ را به هيچ... اي روزگار ، درگذر از چون و چند ما... . . . طالب آملي
هايدي
103/8/13
روزگار با قيمت گذاري ارزش فردي را تعيين نمي کند هيچ بودن دليل پوچ شدن نيست آدم بايد از من خالي شود در منيت يار عيان و پيدا شود تا از من خود خالي نشوي چگونه با من او مبتلاي يافتن خويش شوي مردم نامي شدم و بار ديگر مي ميرم و آنجاست که هر چه خواهد او
sobhan
دلِ خوش???????
بعدی همه 10 نظر قبلی
{a h=u4e46d74210332323}sobhan{/a} درود بر کاربر قديمي سبحان . شما را کسي فراموش نمي‌کند چون با يک کلمه دل خوش موجبات دلسردي کاربران را فراهم کرديد و هيچ ايده تازه اي هم از خود بروز نداديد تا بفهميم چگونه ميشود الکي خوش نبود . خود من يکي از همانهايي هستم که مطرح کرديد دارد دست و پا مي زند اما هيچوقت دليل آنرا متوجه نخواهيد شد . حالا هم که لب به سخن گشوديد
{a h=u4e46d74210332323}sobhan{/a} بسيار دير شده و خودتان مي‌بينيد که مثل سابق نيست اما خود من احتياج به حضور هيچکسي ندارم و اگر هم پستي در اين باب گذاشته ام فقط بخاطر همان چند نفري بود که حضور دارند . بنظرم دست از آن وبلاگ و کاربري قبلي بردار و با همين که آمدي بيا ببين اينجا چه امکاناتي دارد که از آن بي خبري :)
+ گفتم از کار برد مرا خنده کردنت خنديد و گفت من به تو کاري نداشتم ... . . . وحشي بافقي
هايدي
103/8/13
ولي هرچه بود کار ما بود با آن يار شيرين سخن و گلگون سيماي باشرف و با صلابت اش آنکه از ثمرات آن شجره طيبه اهل بيت ولايت و امامت باشد که مي‌شود ختم به ظهور منجي عالم بشريت مهدي مصطفي عج جانم به طريق و به وجود پاکش روان بر شمشير جهاد در رهش چگونه شود کارش با ما به پايان رسد آنجا که اميد وصالش بر ما خاتم به هيج فرض و هيچ دليل و منظري ختم و به پايان نرسد الي بعد شفاعت اش
+ #معرفي_کتاب *راض ِبابا* «راضِ بابا» روايت شخصيت دختري نوجوان است. دختري که تمام تلاشش را به کار مي‌بندد تا در زندگي اول باشد. در شانزدهمين بهار عمرش حادثهاي رخ ميدهد و او را در رسيدن به خواستهاش کمک ميکند؛ انفجاري که در سال 1387 در حسينيه سيدالشهداي شيراز رخ داده و نقطه اوج زندگي او را رقم مي‌زند.
شهيد راضيه کشاورز 11 شهريور 1371 در ظهر گرم تابستاني هم‌زمان با نواي اذان ظهر در مرودشت شيراز به دنيا آمد. والدينش به خاطر ارادتي که به خانم فاطمه زهرا (سلام الله عليها) داشتند نام راضيه را برايش برگزيدند.
روزها يکي پس از ديگري سپري مي‌شدند. راضيه بزرگتر مي‌شد و با وجودش شور و نشاط مضاعفي به خانه مي‌بخشيد. از همان کودکي روحيه‌اي شاداب و پرشور و نشاط داشت و لطافت و مهرباني‌اش به وضوح در برخورد با اطرافيان آشکار بود. راضيه تا قبل از بهار 16 سالگيش موقعيت هاي چشمگيري را در زمينه ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصيل کسب کرد.
بعدی همه 27 نظر قبلی
متاع تو را جز شيرين و ليلي کس خريدار نمي‌شود مفت هم بفروشي کس نمي برد گران هم بدهي جز شيرين و ليلي نازش نمي خرد فکر بازار مباش جنس قيمي فقط خواهان يوي دارد درد تو را دوم کس نمي خرد خوش باش که وقت احتساب عشق مفت را ارزان کس نمي برد جز معشوق اين متاع تو قيمت ندارد خريدار دل ندارد تنها دلبر دل مي خرد شاه دل تنها اس ميخرد
دل نوشته هاي مجنون
+ آن کس که شناخت ذوقِ تنهايي از سايه‌ي خويشتن گريزان است..‌. #صائب_تبريزي
@};-
سايه مولي اگر شد بر ما استوار و پا برجا آگر نرفتيم به خطا و نشستيم بيعت را آنجا که غيرت و شهامت و يقين و سليم و جانان و کريم و صادق طريقت حيدريان نايب امام عصر عج آقام سيد علي س و علمدار صحراي احمر حضرت آقا ذوليمين سيد مجتبي د ظ ع ذريه اي شريف باور شتابان بر محلکه دين و ايمان مکتبيان حيدري جاويد و استوار مي فهمي تنهايي نباشد سايه ترديد و قائم آل محمد بر آن حقيقت کاشف و حاضر است
انشاالله الرحمن الرحيم مکتب حيدري باقي و جاويد از براي بيعتمداران اين مکتب حافظان و جان برکفان خاندان امام مطلق سيد علي س و آقام سيد مجتبي حيدر ثاني و دگر اولاد صالح و بصير و شجاع آل محمد ص تا هرکجا که عالم ادامه يابد و اولادش و ذريگانش وجود بابرکت و قادر و شافع اش در جهان بذر افشان و باقي اين است آن مسير و آن يقين آن باور سترک و جاويد براي جان برکفان حيدري و حيدريه در اين باور مکتب حيدري
+ [تلگرام] در کار خير حاجت هيچ استخاره نيست اينقدر بين رفتن وماندن نمان؛ بمان . . . محسن عرب خالقي
2-دست خط
هيييي
در کار خير و در طريقت جاويد صيانت از ولايت مطلقه فقيه آنجا که اين دنيا و آن دنيا و جهان چشم دوخته بر رسالت مکتب حيدري که صيانت از نائب حضرت وليعصر ارواحنا فداه امام مطلق سيد علي س و سلاله باور و حيدر ثاني اش علمدار صحراي احمر استخاره کجا يابد مکان و زمان جايي که اين آئين و اين طريقت که بايد با نابودي صهيونيست جهاني هر چه رزل و هرچه صهيونيست نابود تا اين خوف تبديل شود منتج به ظهور
انشاالله الرحمن الرحيم
+ داشتم در آرامگاه پارسي يار چرخي مي زدم و پروفايل ها و وبلاگ هاي خاموششان را نگاهي مي کردم. با خودم گفتم اين خانه هاي خالي از سکنه، زماني ساکناني داشته اما حالا جز آثاري، از آنها هيچ باقي نمانده است. *مي دانم که اين خانه هم زماني بي سکنه مي شود و ما مسافران ديار ديگر مي شويم و در آنجا حسرت ها خواهيم خورد براي روزهايي که ساکن اين خانه ها بوده ايم .* حالا که فکرش را مي کنم مي بينم چقدر دلم ...
براي ساکنان اين خانه هاي مجازي تنگ شده و چقدر حس غريبي دارم. کاش ميشد برگشت به همان زمان ها که همسايه بوديم و هر روز يا هفته اي يک روز حداقل همديگر را ملاقات مي کرديم و احوال يکديگر را مي پرسيديم.
مي خنديديم و يا گاهي اوقات گريه مي کرديم با هم. شادي روحتان اي دوستان عزيز تر از جان در اين دومين روز محرم الحرام صلواتي هديه مي کنم و آرزو مي کنم همين امروز همنشين سفره ي ارباب بي کفنتان اباعبدالله الحسين باشيد.
يادش بخير:(
+ سر به سر طومار زلفت شرح ِ احوال ِ من است مو به مو فهميده ام اين مصرع ِ پيچيده را ... . . . نجيب ِ کاشاني
*ري را
عکس ؟ :)
ميذارم الان :)
بعدی همه 20 نظر قبلی
زلف به زلف شرحه به شرحه سخن از يار نظرکرده ماست. تعبير آن اينست هرچه نظر است بر رخ يار نظرکرده ماست.
هرچه نظر است و آنچه بر حضر است از دوري يار شيرين سخن من است. هرچه دور است و هر آنچه از سر عيب است نهفته و دور گشته از رخ و خاطر معشوقه من و ماست.
+ بار دگر مرا از خواب بيدار کن رئيس (جمهور) يک هم که شد دل را تيمار کن رئيس گو و بخند گو نيست اين ماجرا دستم بگير و رد اين اخبار کن رئيس تکيه بزن بر کرسي عدل علي ابرار را نزد خود احضار کن رئيس عذاب عزلت يک مرد را با خنده اي اجبار کن رئيس خرابات خيال خادمي خسته به يک نقاره انکار کن رئيس مادرم مُرد از بس خون گريست خنده را بر او بي اختيار کن رئيس
4خرداد 1403 /
تسليت **
همه 7 نظر
خدايا من چقدر شماها رو دوست دارم هم خودتون هم شعرتون هم باورتون و هم لياقت تون و هم داشتن افتخار خدمت به کشور و حيدرمون
{a h=amoozgaraval}2تعليم وترب&#{/a} چشم ..ممنون از نظر ارزشمندت
+ دوباره زير و رو کرده هوايي که، حوالي دلتنگي ام ياد تو را زمزمه ميکند . . . #عليرضا_خان

بسيار زيبا..
اين آهنگ راغب رو خيلي دوس دارم ..ممنون
بعدی همه 12 نظر قبلی
ممنون از همه ي همبلاگي هاي جان
*ري را
{a h=djalireza}||عليرضا خان||{/a} بله
+ تو صفحه ي خانگي نميتونم مطلب کپي کنم کسي ميتونه* کمک* کنه ؟
*ري را
از کليد ميانبر CTRL+P براي کپي CTRL+V براي پيست استفاده کنيد
با گوشيم
همه 6 نظر
2-FDAN
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} با کرومم ميشه
چک ميکنم ممنون
+ بنظر شما من پتانسيل نوشتن *کتاب* رو دارم ؟ . فک کنيد تو زمينه داستان نويسي باشه (مجموعه داستان ) . اگه نوشته هامو نخونديد لطفا در نظر سنجي شرکت "نفرماييد" :D
[35%]
[35%]
[11%]
[19%]
37 رای دهنده
ساعت ویکتوریا
اخباري
رتبه 0
0 برگزیده
47 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
اخباري عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top